افتخار نکن که به اندازه تار موهات رفیق داری !
وقتی محتاجشون میشی میفهمی که کچلی
از همان روزی که “پایت” را از زندگی ام پس کشیدی …
زندگی ام دگر “پا” نگرفت !
هیچگاه فکر نمیکردم اینقدر گران قیمت باشم
به هرکس رسیدم مرا فروخت !
میگویند یک روزی هست …
که چرتکه دست میگیرند و حساب و کتاب میکنند
و آن روز تو باید تاوان آنچه با من کردی را بدهی !
فقط نمیدانم …
تاوان دادن آن موقع تو ، به چه درد من می خورد ؟ !
.
تو اگر باز کنی پنجره ای سمت دلت
می توان گفت که من چلچله باغ توام
مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف
سخت محتاج به گرمای پر و بال توام
نفس بده که برات نفس نفس بزنم
نفس به جز تو نخواهم برای کسی بزنم
مرا اسیر خود کردی دعایم کن
که آخرین نفس را در این قفس بزنم
حجم خالی تو را حجم هیچکس پر نمیکند ، باز هم بگو دوستان به جای ما !
دلمان کوچک است ،
ولی آنقدر جا دارد که برای هر عزیزی که دوستش داریم ،
نیمکتی بگذاریم برای همیشه ی عمر
بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی؟
دستهایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟
آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو
زیستن یک لحظه هم ، بی جاست ، می دانی؟
.
.
عشق مثل عبادت کردن می مونه
بعد از اینکه نیت کردی دیگه نباید به اطرافت نگاه کنی . . .